فوریتهای پزشکی

فوریتهای پزشکی

فوریتهای پزشکی

فوریتهای پزشکی

حمل وانتقال

فصل 1

آشنایی با حمل و نقل مصدوم

1-1- کلیات و تعاریف

     جابه جائی یا انتقال مصدوم به روش مناسب از محلی به محل دیگر را حمل مصدوم
می گویند .ایمنی و راحتی حمل از اولین ملاحظاتی است که باید در مورد مصدوم رعایت شود، توجه داشته باشید بی دقتی و عدم رعایت شرایط لازم در حمل  باعث وخیم شدن  وضع مصدوم خواهد شد.

     بهتر است کمک های اولیه به مصدوم در محل حادثه انجام گیرد، مگر اینکه زندگی مصدوم یا کمک کنند ه در معرض خطر  جدی ، مانندریزش آوار ، آتش سوزی ، هوای مسموم و باشد. قبل از جابجائی مصدوم به ویژه چنانچه بیهوش باشد لازم است معاینه عمومی از قسمتهای مختلف بدن وی بعمل آورده و اقدامات ضروری انجام گیرد.

1-1-1- عوامل مؤثر در انتخاب نوع حمل :

الف) وضعیت جسمانی مصدوم از حیث آسیبهای وارده .

ب ) وضعیت روحی و روانی مصدوم

ج ) وزن مصدوم.

د ) مسافت مسیر پیش بینی شده و وضعیت آن .

هـ ) تعداد نفرات کمک دهنده .

و ) وسائل و امکانات موجود.

ز ) آمادگی جسمانی کمک دهنده .

1-1-2- در شرایط زیر باید مصدوم را قبل از هر اقدامی منتقل کرد :

الف- وقتــی که از محیط اطراف ، خطری متوجه مصـدوم باشـد ؛ مثـل خطـر ریزش کوه ، آتش سوزی ، جاده اتوبان و .

ب- وقتی که مصدوم صدمه شدید و تهدید کننده حیاتی دارد و برای کمک رسانی دسترسی به او مشکل است.

ج- وقتی که مصدومی راه کمک رسانی به دیگر مصدومین را که حال خوبی ندارند مسدود کرده است.

1-1-3- نکاتی که در حمل مصدوم باید رعایت شود :

الف) اگر مصدوم گیر کرده ، ابتدا اشیایی را که مانع انتقال او هستند کنار زد تا بتوان به او امداد رسانید.

ب ) هیچ وقت مصدوم را به زور از جایی به بیرون نکشید، بلکه برایش راه باز کنید.

ج ) اگر مصدومی آسیب دیدگی شدید و کشنده دارد حتی قبل ازاین که او را از جایی که گیر کرده بیرون آورید باید کمک های اولیه را به او برسانید.

د ) سعی کنید مصدوم را به جای امن ببرید و به او کمک برسانید. در صورتی که نوع عارضه معلوم نیست باید فکر کنید که مصدوم شکستگی ستون فقرات دارد.

هـ ) درصورتی که مصدوم زیرآوار یا اشیایی گیر کرده ولی خطری متوجه او نیست و جراحت هایش شدید نمی باشد، ترجیحاً باید منتظر گروه های امدادی بود تا او را منتقل کنند و در زمان انتقال سعی کنید مصدوم تکان نخورد.

فصل 2 

توانایی حمل و انتقال مصدوم

2-1 توانایی حمل یک نفره

2-1-1- حمل آغوشی ( گهواره ای ) :

    این حمل بیشتر در افراد سبک وزن ، خصوصاً اطفال ، انجام می گیرد. بدین منظور باید یک دست خود را در ناحیه کتف ها و دست دیگر را زیر زانوهای مصدوم قرار داده . او را بلنـــد کنید.

2-1-2- حمل کششی ( کشاندن ) :

حمل کششی به سه روش زیر انجام می گیرد :

الف ) حمل کششی مسلسلی :

    این روش برای افراد بهوش و بیهوش ، خصوصاً در آسیب دیدگی اندام ها مناسب است و برای مصدومین میدان جنگ که زیر آتش تیربار دشمن قرار دارند نیز کاربرد دارد. در حالی که مصدوم نشسته و یا به پشت خوابیده است، پهلوی او بنشینید ، او را روی پای نزدیک تر خود بگذارید و دست مقابل را دور سینه اش حلقه کنید ، سپس او را با دست آزاد و پای مخالف خود به طرف عقب بکشید.

               

حمل آغوشی یک نفره حمل آتش نشان حمل کششی مسلسل


               

          

ب ) حمل کششی آتش نشان (سینه خیز) :

حمل سینه خیز ( حمل آتش نشان )     این روش در مواردی مانند آتش سوزی که اتاق پر از دود است استفاده می شود و برای مصدومینی که در شانه ها، بازوها و دست ها شکستگی نداشته باشند و مصدومینی که وزن آنان از وزن کمک دهنده بیشتر باشد، به کار می رود. دراین روش، در حالی که مصدوم به پشت می خوابد، مچ هایش را به هم ببندید. سپس زانو بزنید به طوری که زانوهای شما در دو طرف بدن مصدوم در زیر بغل وی قرار گیرد. آن گاه دستان مصدوم را دور گردن خود بیندازید و چهار دست و پا حرکت کنید و او را بکشید.

          

ح ) حمل کششی با پتو :

     روش بعدی با کشیدن و لغزاندن مصدوم روی زمین صورت می گیرد ، به این ترتیب که یا مصــدوم را روی یک پتو قرار داده می پیچیم و سپس با گرفتن قسمتی از پتو او را روی زمین می کشیم و یا با گرفتن لباس هایش او را از ساختمان خارج می نماییم.

حمل کششی با پتو و یا کشیدن و لغزاندن روی زمین     این روش را روش گهواره ای گویند . در اینجا سر مصدوم در بین بازوان نجات دهنده پنهان و محافظت گشته و دست های نجاتگر در زیر شانه های مصدوم طوری قرار می گیرد که کف دست به بالا نگاه کند. چنانچه مجروح بایستی پله های ساختمان را طی کند، نجاتگر ، او را به این ترتیب به پایین می لغزاند که سر وی بطرف پایین قرار گیرد و باید او را هرچه نزدیکتر به سطح زمین و پله ها حرکت داد.

الف ب ج حمل اضطراری مصدوم با پتو توسط یک نفر


                     


2-1-3-  روش حمل عصا ( تکیه گاه) :

حمل عصایی     درافراد بهوش که صدمه خفیفی دیده اند و می توانند با کمک افراد دیگر راه بروند، خصوصاً افرادی که ازیک پا صدمه دیده اند، بعد از آتل بندی و بیحرکت کردن عضو، کمک دهنده باید در سمت پای سالم مصدوم قرار گرفته ، یک دست خود را دور کمر وی بگیـــرد و با دست دیگر، دست مصدوم را دور گردن خود حلقه کند. بدین ترتیب مصدوم می توانــد با جهش به حرکت ادامه دهد.

2-1-4-  حمل کولی ( به پشت ):

     در مواقعی که مسافت طولانی باشد ومصدوم نیز در قسمت نخاع و احشاء آسیب ندیده باشد، کمک دهنده دست های خود را از زیر زانوهای مصدوم عبور داده ، مچ دست های او را می گیرد. درصورت بیهوش بودن، مصدوم می توانید مچ دست های او را با باند یا طناب ببندید. حتی در حین عبور از بلندی می توانید مصدوم را با شال به خود ببندید.

حمل کولی (پشت) حمل کولی با طناب و بدون طناب در افراد بیهوش و بهوش


          

               

2-1-5- حمل یکدست و یکپا ( حمل به دوش ـ حمل آتش نشان ) :

     حمل یکدست و یکپا در مسافتهای طولانی برای افرادی که آسیب جدی از قبیل شکستگی یا صدمات مغزی ندارند استفاده می شود.

      این حمل در بین آتش نشانها به منظور نقل و انتقال مصدومین و در بین ناجیان غریق جهت خارج نمودن هر چه بیشتر آب از معده و ریة مغروقین درحین خروج از صحنه آسیب بکار می رود.

حمل یکدست و یکپا (حمل به دوش ـ حمل آتش نشان)نحوة عمل : امدادگر در مقابل مصدوم به صورت رو در رو ایستاده و پس از حفظ تعادل و گرفتن دست موافق مصدوم، سرخود را از زیر بغل او برده و دست دیگر خود را میان دو پای وی قرار می دهند و از زمین بلند می کند دراین حالت سر مصدوم سرازیر و دست و پای موافق مصدوم در اختیار امدادگر می باشد ( مطابق شکل ) .

               


2-2 توانایی حمل های دو نفره :

     حمل های دو نفره به طریقه های مختلفی انجام می گیرد که چند نمونه آن به شرح زیر می باشد :

2-2-1- حمل دو مچ ( ایجاد جایگاه دو دستی ):

     این نوع حمل شامل ساخت یک نشیمنگاه راحت همراه با چفت شدن یک دست در زیر و دست دیگر در پشت می باشد. طبق شکل 1 روش کار به این ترتیب است که در نزدیکی باسن مصدوم زانو زده و به آرامی وی را به حالت نشسته درمی آوریم و یکی از دستان خود را با دست کمک دهنده دیگر در پشت وی قلاب کرده تا بصورت تکیه گاه در آید وسپس دستان دیگر خود را از زیر ران او عبور داده تا در زیر از ناحیه مچ به یکدیگر قفل شوند و بعد به ترتیبی که تعادل وی برهم نخورد به آرامی و همزمان شروع به بلند کردن مصدوم کرده و با جـایگزین کردن صحیح مصدوم روی دست وضعیت مطمئن و مناسبی برای حرکت بوجود می آوریم.

     چنانچه مصدوم به هوش بوده ، می توان نخست با درست کردن صندلی طبق شکل 2 و 3 مصدوم را سوار کرده وحرکت داد که در این شرایط مصدوم با انداختن دست بدور گردن حمل کنندگان به حرکت مطمئن و اطمینان کمک می نماید.

               

حمل دونفره ( حمل دو مچ ) 1 3 2


               

2-2-2- حمل سه مچ ( ایجاد جایگاه سه دستی ) :

     در افراد هوشیار که احتمال شکستگی در یک پا وجود دارد، دو کمک دهنده مقابل یکدیگر می ایستند و هر یک مچ دست راست خود را با دست چپ می گیرد و در همین حال با دست راست خود، مچ یا ساعد دست چپ شخص مقابل را میگیرد. سپس مصدوم را روی صندلی که به این شکل ایجاد شده می نشانند و افراد بلند می شوند وحرکت می کنند. دراین حالت برای این که احتمال شکستگی پا و یا بیهوشی وجود دارد، یک دست را برای نگه داشتـن پـای شکسته و یا پشت مصدوم، آزاد کنید. دراین صورت حالت سه مـچ بـه خـود می گــیرد.

حمل آتش نشان (حمل سه مچ)


2-2-3- حمل چهار مچ ( ایجاد جایگاه چهاردستی ) :

حمل آتش نشان (‌حمل چهار مچ )      این حمل در مورد مصدومینی به کار می رود که آسیب جدی ندیده اند و همانند حمل سه مچ می باشد که مصدوم را روی مچ دست ها که حالت تکیه گاه پیدا کرده می نشانند با این تفاوت که هیچ کدام از دست ها آزاد نمی باشد.

2-2-4- حمل زنبه ای ( حمل پس و پیش ) قطاری :

     این روش برای مصدومینی که از ناحیه سینه و شکم مشکل دارند و همچنین برای عبور از گذرگاه های باریک و یا گذاشتن بیمار بر روی برانکارد استفاده می شود . در حالی که مصدوم دستانش را روی سینه صلیب کرده است، یک امدادگر پشت سر او می  ایستد و قسمت بالا تنه را بلند می کند و آن را با زانو نگه می دارد. آن گاه دست ها را زیر بغل او رد کرده ، مچ های دستش را که بر روی صلیب شده می گیرد. نفر دوم بین پاهای مصدوم و پشت به او می ایستد و پاهایش را از زانوها می گیرد و بلند می کند. اگر این کار برای گذاشتن مصدوم روی صندلی یا برانکارد انجام بگیرد باید نفر دوم رو به بیمار باشد.

حمل آغوشی دو نفره (حمل دو مچ)     


2-2-5- حمل با صندلی :

     گاهی اوقات کمک دهنده مجبور است جهت حمل مجروح ازصندلی استفاده کند ، اگر بخواهیم یک بیمار سنگین وزن را روی صندلی بنشانیم باید صندلی را روی زمین خوابانده، بیمار را با دقت بکشیم و روی صندلی قرار دهیم. در صورتی که بیمار بیهوش باشد می توانیم او را به صندلی ببندیم سپس به کمک شخص دیگر ، دوطرف صندلی و یا پشت وجلو آن را گرفته، حرکت می دهیم.

حمل مصدوم با صندلی


     هنگامیکه قصد دارید مصدومی را که بهوش است و صدمة جدی ندیده است از پله ها بالا یا پایین ببرید یا از راهرو عبور کنید، می توانید مصدوم را روی یک صندلی معمولی بنشانید و با کمک یکنفر دیگر او را حمل کنید. اما قبلاً توجه داشته باشید که بر سر راه عبورتان مانعی وجود نداشته باشد، یا خطری مثل لیز خوردن فرش در کار نباشد.

الف ) قبلاً صندلی را آزمایش کنید تا مطمئن شوید که به اندازه کافی محکم است و می تواند وزن مصدوم راتحمل کند، سپس مصدوم را روی صندلی بنشانید و او را با یک باند پهن به صندلی ببندید روبروی یکدیگر بایستید، یکی جلوی صندلی و دیگری پشت آن.

حمل مصدوم با صندلی از پلکانب ) شخصی که پشت صندلی ایستاده باید پشت صندلی و مصدوم را نگهدارد؛ و دیگری باید پایه های جلوی صندلی را بگیرد. کمی صندلی را به سمت عقب خم کنید . مصدوم را سر جایش محکم کنید و سپس با هم صندلی را بلند کنید.


ج ) بطوریکه روی مصدوم به جلو باشد به آرامی از راهرو یا پله ها عبور کنید. اگر
پله ها یا راهرو به اندازه کافی پهن باشد می توانید هر کدام یک طرف صندلی بایستید و با یک دست پشت صندلی و با دست دیگر قسمت بالای پایة جلویی صندلی را بگیرید و مصدوم را حمل کنید.

2-2-6- حمل صندلی چرخدار :

     می توان مصدوم را بوسیله صندلی چرخدار نیز انتقال داد و روش کار همان است که درمورد صندلی معمولی گفته شد.

الف ) ترمزهای صندلی چرخدار را بکشید ( می توانید چگونگی کار را از خود مصدوم بپرسید) و چیزی جلوی چرخها بگذارید تا مطمئناً حرکت نکند.

ب ) صندلی چرخدار را آزمایش کنید تا دریابید که کدام قسمتها ثابت هستند ، دستة صندلی که بازو روی آن قرار می گیرد معمولاً متحرک است، و اگر بخواهید از آن برای بلند کردن صندلی استفاده کنید از هم جدا می شوند. هرگز چرخ های آنرا نگیرید بلند کنید ، بلکه پهلوهای صندلی را بگیرید و با استفاده از قسمتهای ثابت آنرا بلند کنید .

2-3 توانایی بیش از دو نفره

2-3-1 حمل سه نفره

1 2 3 حمل سه نفره ( آغوشی ) الف ) آغوشی : برای انتقال مصدوم از محیط خطــر ، بخصوص اگر مصــدوم بیهوش است و یا آسیب جدی ( مثل ستون فقرات ) دیده است ، می توانیم سه نفره با دقت و آرامـش کـامل اقـدام بـه حمـل مصـدوم و یـا انتقـال وی بـر روی بـرانکارد نماییم . در این روش ، مصدوم به پشت می خوابد، سه امدادگر در یک طرف مصدوم و روی یک زانو می نشینند یکی در کنار پاها ، یـکی کنـار لـگن ، و سومی کنار شانه های مصدوم قرار می گیرند وهمگی دستانشان را زیر مصـدوم می لغزانند. هر سه به طور همزمان و با یک شماره ، مصدوم را روی زانوهای خود بلنـد می کنند. سپـس بـلند می شوند و مصدوم را نزدیک به سینه خودنگه می دارند و به طور همآهنگ حرکت می کنند. پایین گذاشتن مصدوم نیز طبق شماره و به طریق عکس انجام می گیرد.

1 2 3 حمل سه نفره ( آغوشی )
ب )  حمل زیگزاگی :
در این نوع حمل ، دو نفر کمک دهنده در یک طرف مصدوم و یک نفر در سمت دیگر قرار می گیرند و پس از گرفتن دست های یکدیگر عمل انتقال را انجام می دهند. برای مصدومینی که آسیب جدی دیده اند نفر سوم می تواند برانکارد را زیر مصدوم بگذارد.

حمل سه نفره ( زیگزاگی )


2-3-2- حمل چهار نفره یا گروهی :

الف ) حمل آغوشی : همانند حمل آغوشی یک نفره ، دو نفره و سه نفره انجام می گیرد و  اصطلاحاً‌ به آن حمل پل گویند که در شکستگی ستون فقرات به کار می رود. دراین روش مصدوم را با همـآهنگی و دریک شماره ، حداکثر 20 سانتی متر از زمین بلندکرده ، برانکارد چوبی را زیر او قرار می دهند.


حمل با پتو ب ) حمل با پتو : درمورد مصدومینی که شکستگی فقرات دارند اگر بیش از 3 نفر در اختیار باشد می توان حمل با پتو را با هماهنگی و با یک شماره انجام داد.

ج ) حمل برانکارد : مناسبترین وسیله برای جابجایی مصدوم درحمل های گروهی استفاده از برانکارد می باشد که توسط دو یا سه یا چهار امدادگر انجام می شود.

ترتیب اجراء :

ـ پس از انتقال مصدوم بر روی برانکارد امدادگران در چهار گوشه برانکارد و به یک سمت به حالت نیم نشسته قرار می گیرند.

ـ بصورت همآهنگ و همزمان برانکارد را از زمین بلند کرده وسپس حرکت می کنند.


ـ افرادی که برانکارد را حمل می کنند نباید درحین حمل جای خود را عوض کنند.

ـ برانکارد همیشه باید افقی باشد ، حتی زمانی که از پله ها پایین یا بالا می روید.

ـ همیشه در حین حمل باید پای مصدوم جلو قرار بگیرد. مگر در موارد زیر :

 1) وقتی که برانکارد را در آمبولانس می گذاریم.

 2) وقتی که از مانعی عبور می کنیم.

3)  وقتی که از شیب یا پله ای بالا می رویم ؛ تا اگر مجروح افتاد، با پا بیفتد نه با سر.

گذاردن مصدوم روی برانکارد :

     بطور ایده آل برای گذاردن مصدوم روی برانکارد پنج نفر لازم است. چهار نفر برای بلندکردن مصدوم و یک نفر برای آوردن برانکارد. اما مواقعی که نفرات به اندازة کافی موجود نیست یا جا تنگ است، می توان از روشهایی که در آن دو یا سه نفر هم کافی است، استفاده کرد. انتخاب روش کار با شخصی است که مسئولیت مصدوم را بعهده دارد و او باید برای سایر حمل کننده ها روشن سازد که چه کسی باید چه کاری را انجام دهد وکلیه رهنمودهای لازم را به آنها بدهد.

     درمواردی که می خواهید مصدوم را از برانکارد بردارید و روی تخت بگذارید، عکس دستوراتی را که در زیر می آید انجام دهید.

گذاردن مصدوم روی برانکارد برزنت ـ دیرک :

الف )  برزنت را بشکل آکوردئونی از بالا و پایین تا کنید ؛ سه تای کامل در بالا و چهار تای کامل در پایین بزنید. با استفاده از فرورفتگی کمر برزنت را به زیر مصدوم بلغزانید.

ب ) هر نفر باید یک پای خود را روی تای بالایی برزنت که از پهلوهای مصدوم فراتر آمده است، قراردهد. لباس های مصدوم را از کمر بگیرید و بکشید تا خوب صاف شود و سپس با ملایمت تای پایینی برزنت را باز کنید و از زیر باسن، رانها و ساقهای مصدوم بگذرانید و سپس تای بالایی را باز کنید تا تمام بدن مصدوم روی برزنت قرارگیرد و برزنت خوب کشیده شود.

ج ) از بـالای سـر مصـدوم شروع کنید و دیرک ها را از آستین برزنت عبور دهید و آنرا با میله های حائل محکم کنید و برانکارد را به ترتیبی که  گفته خواهد شد حمل کنید.


گذاردن پتو زیر مصدوم :

الف ) پتو را امتحان کنید. پتو را روی زمین پهن کنید، یکنفر باید روی آن بخوابد و دو نفر دیگر پتو را بلند کنند.

               

ب ) پتو را از طول تا نصف عرض آن لوله کنید؛ و قسمت لوله شده را درکنار آن طرف از مصدوم که آسیب دیده بگذارید ( اگر هر دو طرف آسیب دیده، کنار آن قسمت که آسیب بیشتری دیده بگذارید).

    

    

ج ) هر چهار حمل کننده باید با هم کار کنند و مصدوم را به پهلو بغلتانند. قسمت لوله شده پتو را در زیر پشت مصدوم بگذراید.

د ) با ملایمت هر چه تمامتر مصدوم را از روی قسمت لوله شدة پتو بگذرانید و  او را کمی دورتر روی پتو به پشت بخوابانید.

توجه :

از این روش می توانید برای قرار دادن مصدوم روی برانکارد دیرک ـ برزنت استفاده کنید.


          

روشهای دیگر  نحوه قرار دادن مصدوم بر روی برانکارد به هنگام اضطرار :


دو نفره : اگر دو نفـر بـودیـم بهترین روش حمل ، استفاده از حمـل زنبه ای (پس و پیش) می باشد.

سه نفره : بهترین روش این است که مصدوم را بلند کنند و او را مستقیماً روی برانکارد قرار دهند.

چهار نفره : سه نفر مصدوم را بلند کرده ، نفر چهارم برانکارد را زیر وی قرار دهد.


بلند کردن مصدوم با استفاده از پتو:

الف ) طوری بایستید که دو نفر از حمل کننده ها در کنار بالا تنه مصدوم و دو نفر دیگر درکنار ساق پای مصدوم روبروی هم قرار بگیرند. دولبة پتو را تنگ لوله کنید. اگر دو چوب بلند و محکم در اختیار دارید، می توانید اول چوبها را بگذارید و بعد لبه های پتو را دور آن لوله کنید. این کار بلند کردن مصدوم را آسانتر می کند و مانع از فرو نشستن پتو می شود.

               

ب ) زانو بزنید و پشت خود راکاملاً صاف بگیرید، در حالی که کف دستتان رو به پایین است انگشتان خود را روی قسمت داخلی ناحیة لوله شدة پتو بگذارید و آنرا محکم بگیرید. دو حمل کننده ای که نزدیک سر مصدوم نشسته اند باید یکدستشان هم سطح با سر مصدوم و دست دیگر هم سطح با  کمر مصدوم باشد. دو حمل کنندة دیگر باید یک دستشان هم سطح با باسن و دست دیگر آنها هم سطح قوزک پای مصدوم باشد.

ج ) باهم ، با دقت و یکنواخت مصدوم را باندازة کافی بلند کنید تا نفر پنجم بتواند برانکارد را زیر پتو قرار دهد.

د ) با هم، با دقت و یکنواخت مصدوم را پایین بیاورید و روی برانکارد بگذارید.
اگر نفر پنجمی درکار نباشد، قبل از بلند کردن پتو برانکارد را بالای سر مصدوم تا آنجا که ممکن است نزدیک سر مصدوم قرار دهید. با دقت مصدوم را بلند کنید و با برداشتن چند گام کوتاه از پهلو ، خود را بالای برانکارد برسانید بطوری که مصدوم کاملاً روی برانکارد واقع شود و سپس مصدوم را به آرامی روی آن بگذارید.

بلند کردن مصدوم با استفاده از دست :

     اگر پتویی در اختیار نداشتید و مجبور شدید که مصدوم را بلند کنید یکی از روشهای زیر را بکار ببرید.

با استفاده از چهار حمل کننده :

الف ) سه حمل کننده باید سمت چپ مصدوم کنار او زانو بزنند : یکی روبروی قوزک پا ، یکی روبروی کمر ، و نفر سوم روبروی شانه مصدوم . شخصی که مسئولیت مصدوم را به عهده دارد بایستی در سمت راست مصدوم و روبروی نفر وسط زانو بزند.

ب ) همه حمل کننده ها باید زانوی چپ خود را زمین بگذارند ، خم شده و ساعدهای خود را درحالیکه باید کاملاً متوجه محل جراحت باشند زیر بدن مصدوم قرار دهند. نفری که مسئول مصدوم است باید با دست چپ خود ، مچ دست چپ نفر اول را که بالای سر مصدوم قرار دارد، بچسبد و با دست راست خود مچ دست راست نفر دوم را که روبروی اوست محکم بگیرد. نفر اول باید سرو شانه های مصدوم را نگه دارد و مراقب باشد که راه تنفس مصدوم باز بماند و نفر آخر باید پاهای مصدوم را نگه دارد.


                          

ج ) زمانیکه شخص مسئول فرمان « بلند کنید ‎‎» را صادر کرد با ملایمت و به آرامی و یکنواخت مصدوم را بلند کنید بطوریکه مصدوم روی زانوهای سه نفر حمل کننده آرام گیرد.

               

د ) اگر نفر چهارمی برای آوردن برانکارد دراختیار نداشتید شخصی که مسئولیت مصدوم را به عهده دارد باید خود را رها ساخته ، برانکارد را آماده کند و آنرا زیر مصدوم قرار دهد. بایستی برانکارد را طوری قرار داد که وقتی مصدوم پایین آورده می شود وسر او روی میلة تاشوندة بالائی (که زیر برزنت است) قرار گیرد. پس از آن حمل کننده ها باید دوباره درموقعیت اول قرار گرفته و دستها را دوباره به هم متصل سازند.


                    

هـ ) وقتی فرمان «پایین بیاورید» صادر شد با هم و با ملایمت مصدوم را کمی از روی زانوهای خود بلند کنید و سپس به آرامی و یکنواخت مصدوم را روی بستر برانکارد بخوابانید.

با استفاده از سه حمل کننده :

الف ) برانکارد را بالای سر مصدوم بطوریکه کاملاً نزدیک سر او باشد قرار دهید. یکی از حمل کننده ها در آنطرف مصدوم که آسیب دیده ، هم سطح با قوزک پای مصدوم زانو بزند و دستهای خود را زیر ساقهای پای مصدوم قرار دهد. دو نفر دیگر بایستی مقابل یکدیگر هم سطح با سینه مصدوم زانو بزنند و دستها را از زیر شانه و باسن مصدوم رد کرده و دستهای یکدیگر را بگیرند.

ب ) با فرمان «بلند کنید» با ملایمت و یکنواخت مصدوم را بلند کنید و بایستید و سپس از پهلو گام بردارید، از سمت سر مصدوم حرکت کنید و مصدوم را بالای برانکارد برسانید.

ج ) با فرمان «پایین بیاورید» با ملایمت به آرامی و یکنواخت مصدوم را پایین بیاورید و روی برانکارد بخوابانید.

          اگر مصدوم شدیداً آسیب دیده و بایستی کاملاً بی حرکت نگهداشته شود هر سه حمل کننده باید با هم در یکطرف مصدوم بایستند و کار کنند. هنگام بلند کردن مصدوم بدن او را به سمت خود متمایل کنید.

قرار دادن مصدوم در وضعیت بهبود :

الف ) برانکارد را به ترتیبی که قبلأ گفته شد آماده  کنید و یک پتوی لوله شده اضافی در یک سمت برانکارد قرار دهید تا مصدوم را در وضعیت بهبود ثابت نگه دارد.

               

ب ) بازوهای مصدوم را در کنار بدنش بگذارید ؛ سه حمل کننده باید در سمت چپ بدن مصدوم قرار گیرند : یکنفر هم سطح سر مصدوم که باید مراقب باز بودن راه تنفس او باشد ؛ یک نفر هم سطح کمر و یک نفر هم سطح قوزک پای مصدوم و نفر چهارم بایستی مقابل سه نفر دیگر تنة مصدوم را نگه دارد.

ج ) روشی را که در قبل توضیح داده شد دنبال کنید.


فصل 3 

شناخت انواع برانکارد

3-1- برانکارد :

     از برانکارد برای انتقال مصدومی که حالش وخیم است یا شدیداً صدمه دیده به آمبولانس یا جایی نظیر آن استفاده می شود تا خطر بدتر شدن حال مصدوم یا بیشتر آسیب دیدن وی به حداقل برسد. برانکارد دارای انواع مختلف است: برانکارد استاندارد ؛ دیرک و برزنت ؛ برانکارد نیل رابرتسون و برانکارد پاراگارد.

    از اکثریت برانکاردها می توان برای انتقال مصدوم با هر نوع جراحتی استفاده نمود و باید به اندازه کافی سفت و محکم باشد تا بتوان با آن مصدوم هایی را که ستون فقراتشان آسیب دیده حمل نمود، بدون آنکه به تخته های اضافی نیاز باشد. باید قسمتهای مختلف برانکارد را قبل از اینکه مورد استفاده قرارگیرد آزمایش نمود.

3-1-1- آزمایش یک برانکارد :

     برای آنکه مطمئن شوید که برانکارد می تواند وزن مصدوم را تحمل کند یک نفر بایستی روی برانکارد بخوابد و ابتداء یک سر برانکارد و سپس سر دیگر برانکارد را باید بلند کنید و پس از آن با کمک یک نفر دیگر هر دو سر برانکارد را بگیرید وهمزمان آن را بلند کنید.

توجه: اگر امکان داشته باشد این آزمایش را قبلاً انجام دهید، نه جلوی چشم مصدوم.

3-1-2- برانکارد استاندارد :   

     برانکارد «استاندارد » یا فرلی (Furley ) از دیرک ها ، دسته ها ، میله های تا شونده ، پایه ها و بستر برزنتی تشکیل شده است. میله های تاشونده امکان باز و بسته شدن برانکارد را فراهم می سازند. به هنگام بسته بودن برانکارد، دیرک ها نزدیک هم قرار می گیرند و بستر رو به بالا تا می خورد و به وسیله دوتسمه، میله های تاشونده بسته می شوند. از این تسمه ها برای بستن مصدوم هایی که دچار شکستگی شده اند و روی برانـکارد آرمیـده انـد، استفاده می گردد.

3-2- برانکارد تاشو :

     نوع سبک وزن برانکارد استاندارد است. این برانکارد دارای دیرک های فلزی سبک با دسته های تلسکوپی و یک بستر برزنتی یا پلاستیکی است. برانکاردهای تاشو در دو نوع مختلف در دسترس است ، یکی نوعی که به شکل برانکارد استاندارد تا می شود ؛ و دیگری از وسط تا می شود و بنابراین جای کمتری  می گیرد.

3-3- برانکارد دیرک برزنت :

     این برانکارد یکی از انواع برانکاردهایی است که بیشترین مورد استفاده را دارند و دارای یک برزنت یا پلاستیک بطول حدود 200 سانتی متر و عرضی درحدد 50 سانتی متر و دو دیرک بلند است. برزنت را می توان تا کرد و درزیر مصدومی که خوابیده است قرار داد . دیرک ها ازمیان آستین هایی که در طرفین برزنت قرار دارند عبور کرده و به این ترتیب یک برانکارد ساخته می شود . میله های حائل ممکن است در دو سر دیرک ها قرار گیرند تا آنها از هم جدا بمانند و برانکارد محکم شود.

 

3-4-برانکارد شکسته بندی :

     این نوع که به برانکارد ارتوپدی معروف است قابل تنظیم بوده و برای بلند کردن مصدوم و گذاشتن او در آمبولانس یا روی تخت چرخدار بدون آنکه وضعیتش تغییر پیدا کند، استفاده می شود. از این برانکارد برای حمل مصدوم در مسافت های دور استفاده نمی شود. می توان طول آنرا بسته به اندازة مصدوم تنظیم کرد. این برانکارد برای مصدوم هایی که نباید تکان بخورند بویژه آنهائی که احتمال می رود دچار شکستگی ستون فقرات یا خونریزی داخلی شده باشند کاملاً مفید است .


          

3-5- تخت چرخدار :

     در حقیقت یک برانکارد قابل تنظیم است که از فلز سبک ساخته شده و روی چرخ قرار گرفته است. دربسیاری از آمبولانس ها از تخت چرخدار استفاده می شود.

     تخت چرخدار باید همیشه برای موارد اورژانس آماده باشد. این تخت معمولاً دارای یک برانکارد از نوع دیرک ـ برزنت و دو پتوی تمیز است.


                    

3-6- برانکارد نیل رابرتسون :

     ایــن بــرانـکارد از برزنت ضخیم و محکم و خیزران ساخته شده و برای بالا آوردن مصدوم هایی که در حفره یا گودال عمیق یا دره افتاده اند و همچنین پایین آوردن مصدوم از ارتفاعات کوهستانی استفاده می شود.

                          

3-7- برانکارد پاراگارد :

     این برانکارد نظیر برانکارد نیل رابرتسون است و برای همان منظور از آن استفاده می شود با این تفاوت که سبکتر، کم زحمت تر و بادوام تر از برانکارد نیل رابرتسون است، مزیت عمده این برانــکارد آنســت که می توان آنرا از وسط خم کرد و به این ترتیب می توانید راحت تر موانع را پشت سر بگذارید .

3-8- برانکاردهای فی البداهه ( ابتکاری ) :

     بهترین وسیله برای حمل مصدوم یا بیمار برانکارد می باشد چنـانچه دردستـرس نبــود می توان با وسائل مختلف برانکارد ابتکاری تهیه نمود مانند :

الف)  با استفاده از دو عدد چوب و یک تخته پتو .

ب ) با استفاده از تعدادی چوب و طناب .

ج ) با استفاده از دوعدد چوب و لباس .

به تصاویر توجه نمائید :


فهرست منابع :

1-   راهنمای کمک های اولیه ـ ترجمه هوشنگ صمیمی زاد

2-   امداد وکمکهای اولیه ـ تالیف ژاله نصیری و احمد رضا ظفری

3-   کمکهای اولیه امداد ـ جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران

4-   کتاب Fire    Drill ترجمه ناصر غفوری

جزوه حمل مصدوم تألیف فرامرز فرجی

تروماهای سروگردن

تروماهای سروگردن

آسیب های عصبی

آسیب دیدگی های سر

شدید ترین و جدی ترین آسیب دیدگی های سر,آسیب های ناشی از ضربه میباشد.

متداول ترین علل ضربه به سر

تصادف با وسایل نقلیه موتوری

ضرب وشتم و سقوط از بلندی است

به دنبال ورزش

پاتوفیزیولوژی

آسیب دیدگی های ناشی از ضربه دو دسته اند:

1)آسیب دیدگی اولیه,که مغز از همان ابتدا در اثر ضربه دچار آسیب میشود

مثل:له شدگی

پارگی عروق خونی مغز

و نفوذ اجسام خارجی

2)آسیب دیدگی ثانویه

که ساعت ها و روزها پس از ضربه به دنبال ورم مغزیا خونریزی های مداوم ایجاد میشود.

خونریزی یا ادم مغز در حجم ثابت جمجمه باعث افزایشICPمیشود

Icp

افزایش بیش از حد ICP باعث

کاهش خونرسانی وآنوکسی مغزی شده که نهایتآ ایسمکیآسیب مغزی غیر قابل برگشت وبالاخره مرگ مغزی به وقوع خواهد پیوست.

آسیب دیدگی های پوست سر ممکن است به صورت

ساییدگی

کوفتگی

پارگی

یا هماتوم زیر پوست سر باشد.

این آسیب دیدگی ها خفیف هستند وتشخیص آنها برمبنای معاینات فیزیکی (مشاهده و لمس )صورت میگیرد.

شکستگی جمجمه

شکستگی جمجمه ممکن است باز یا بسته باشد.

شکستگی جمجمه به انواع

خطی

خرد شدگی

فرورفتگی

یا قاعده ای دسته بندی میشود.

تظاهرات بالینی

بسته به موضع,وسعت وشدت شکستگی تظاهرات بالینی متفاوت میباشد.

شکستگی و قوس جمجمه با تورم ناحیه شکستگی همراه است.

شکستگی قاعده جمجمه با

اتوره

رینوره

علامت باتل

و گاهی هاله ای(لکه خون با یک هاله زرد رنگ در اطراف آن)همراه است.

هاله زرد رنگ ناشی از نشست CSF  میباشد

خون آلود بودن CSF نشاندهنده پارگی یا کوفتگی مغز است.

بررسی و تشخیص

با معاینه فیزیکی و ارزیابی وضعیت عصبی میتوان آسیب های مغزی ساده را به سرعت شناسایی کرد.

CT-Scan روشی ایمن ودقیق جهت ارزیابی:

ماهیت محل

و وسعت ضایعه میباشد

MRI تصویر دقیق تری ازویژگی های آسیب وارده به دست میدهد.

آنژیوگرافی

درآنژیوگرافی مغزی:

هماتوم های فوق چادرینه ای

هماتوم خارج و داخل مغزی

وکوفتگی مغز را اثبات مینماید.

درمان

شکستگی های غیر نافذعمومآ به درمان جراحی نیاز ندارند.

تنها شکستگی هایی که آلوده گشته و با انحراف وتغییر شکل استخوان همراه شده اند نیازمند جراحی میباشند.

میتوان نقایص بزرگ را با پیوند های مصنوعی یا استخوان ترمیم نمود

در صورت وجود ادم مغزی قابل توجه جراحی 6-3 ماه با تاخیر انجام میشود.

در شکستگی های قاعده جمجمه که با نشست CSF از گوش و بینی همراه است,

تمیز نگه داشتن گوش خارجی  بینی وحلق ضروری است.

ضمن اینکه معمولآ یک گلوله پنبه استریلی درون گوش قرار داده میشود.

در این بیماران سر 30 درجه بالا تر از بدن قرار میگیرد

بیمار از عطسه یا دمیدن در بینی منع میشود.

آسیب دیدگی های مغز

در آسیب دیدگی های سر:

ارزیابی بیمار از نظر وجود یا عدم وجود آسیب دیدگی مغز حائز اهمیت است.

آسیب دیدگی های بافت مغز ممکن است به صورت:

concussion

کانتیوژنcontusion

آسیب دیدگی منتشرآکسونی

و خونریزی داخل جمجمه باشد.

کانکاژن (تکان) مغزی concussion

تکان مغزی :concussion

آسیب موقت عملکردهای عصبی بدون نابودی ساختمان های مغز میباشد.

کانکاژن معمولآ با عدم هوشیاری باطول مدت چند ثانیه تا چند دقیقه همراه است.

بر حسب شدت ومحل آسیب تظاهرات متفاوت میباشد

آسیب لوب پیشانی باعث اختلالات رفتاری خواهد شد

آسیب لوب گیجگاهی میتواند باعث فراموشی موقت یا عدم تشخیص موقعیت در فرد گردد.

در مراقبت از این بیماران بایستی بیمار از نظر سندرم پس از کانکاژن:

با علائم سر درد

سرگیجه

خواب آلودگی

تحریک پذیری

واضطراب ارزیابی گردد.

به بیمار توصیه شود که فعالیت های معمول خود رابه تدریج از سر بگیرد و به بیمار و خانواده اش آموزش داده شود که با مشاهده علائمی چون:

اشکال در بیدار شدن اشکال

اشکال در صحبت کردن

حالت کانفیوز

سردرد شدید

استفراغ

و ضعف نیمه بدن به پزشک مراجعه نمایند.

کانتیوژن یا کوفتگی مغزی

کوفتگی مغزی باکبودی وآزردگی وگاهی خونریزی سطحی بافت مغزی همراه است

در کوفتگی مغزی فردبه مدت چند ثانیه  تا چند دقیقه دچار عدم هوشیاری میشود.

دیگر تظاهرات این بیماری :

نبض ضعیف

تنفس سطحی و کم عمق

پوست سرد و رنگ پریده

افت فشار خون

هیپوترمی

بی اختیاری ادرارو مدفوع

پیش آگهی نامناسب

عملکرد های حرکتی غیر طبیعی,

حرکات غیر طبیعی چشم ها

و افزایش ICP

پیش آگهی خوبی به دنبال ندارد.

بهبود کامل اغلب با تآخیر اتفاق می افتد اما سردرد و سرگیجه بجای مانده از عارضه, شایع میباشد.

آسیب دیدگی منتشرآکسونی

تخریب گسترده آکسون های نیمکره های مغز,جسم پینه ای و ساقه مغزی را آسیب دیدگی منتشر آکسونی گویند

که ناشی از تورم و قطع آکسون ها در اثر ضربات خفیف تا شدید میباشد.

بیمار بلافاصله پس از آسیب, وارد کما شده و حالت دکورتیکه و دسربره خواهد داشت.

تشخیص از طریق علائم بالینیCT-Scan,  و MRI انجام میگیرد و بهبودی به شدت آسیب دیدگی آکسون ها بستگی دارد.

خونریزی (هماتوم) داخل جمجمه ای

هماتوم ها بر حسب مکان سه دسته اند:

اپیدورال

ساب دورال

داخل مغزی .

تشکیل سریع هماتوم, هر چند کوچک بسیار تهدید کننده است.

برعکس تشکیل تدریجی هماتوم هر چند حجیم تر چندان خطرناک نخواهد بودچرا که امکان جبران وترمیم بالای ICP وجود دارد.

خونریزی های داخل جمجمه شامل :

هماتوم اپیدورال

هماتوم ساب دورال

و هماتوم داخل مغزی می باشد.

هماتوم اپیدورال

پاره شدن شریان مننژی میانی به دنبال آسیب های سر باعث تجمع خون در فضای اپیدورال(هماتوم اپیدورال) میشود که به سرعت مغز را تحت فشار قرار داده و این امر سبب اختلال هوشیاری گذرا میگردد.چنانچه مکانیزم جبران کننده(جذب سریع CSF و کاهش حجم داخلی عروقی) بتوانند حجم افزایش یافته درون جمجمه ای را جبران نمایند, وضعیت بیمار بهبود خواهد یافتدر غیر این صورت فشردگی مغز باعث اضمحلال هوشیاری و نقایص عصبی (میدریاز یا فلج یکطرفه) خواهد شد.هماتوم اپیدورال یک وضعیت شدیدآ اورژانسی است که درمان آن کرانیوتومی وخارج کردن لخته ها و کنترل خونریزی است.

هماتوم ساب دورال

هماتوم ساب دورال تجمع خون در فضای ساب دورال به دنبال پارگی وریدی است که در اثر تروما کواگولوپاتی یا پارگی آنوریسم ایجاد میشود.هماتوم داخل مغزیاین هماتوم , تجمع خون درون بافت مغز است که در اثر: تروما، هیپرتانسیون، پارگی آنوریسم ،اختلالات انعقادی ممکن است ایجاد شود.

شروع علائم موذیانه و همراه با نقایص عصبی است.

درمان آن شامل :

درمان حمایتی

کنترل فشار داخل مغزی

حفظ تعادل مایعات و الکترولیت ها

تجویز دارو های ضد فشار خون

و کرانیوتومی است.

مراقبت های پرستاری بیماران ضربه مغزی

1-کنترل علائم حیاتی جهت پیشگیری ازافزایش ICP وکنترل مستمرسطح هوشیاری بیمار

2-حفظ راه هوایی مستمر ازطریق ساکشن ترشحات وبرقراری تهویه متناسب باوضعیت بیمارکنترل تعادل مایعات والکترولیت هاخصوصآ دربیماران دریافت کننده دیوتیک های اسموتیک ومبتلایان به دیابت بی مزه تآمین تغذیه کافی از طریق مناسب و بسته به وضعیت بیمار

3-پیشگیری از آسیب دیدگی در بیماران بیقرار

4-حفظ تمامیت پوستی از طریق تغییر پوزیشن و ماساژ نواحی تحت فشار

5- بهبود عملکرد شناختی

6-پیشگیری از اختلالات خواب از طریق به حد اقل رساندن سرو صدای محیطی و رعایت ساعات تاریکی و روشنی و تآمین راحتی بیمار

7-بهبود سازگاری افراد خانواده از طریق دادن اطلاعات کافی به آنها و شرکت دادن  آنها در امر مراقبت از بیمار

کنترل و درمان عوارض احتمالی شامل :

کاهش پرفیوژن مغزی

 ادم  و فتق مغزی

اختلال در وضعیت و نتیلاسیون اکسیژن رسانی ,

عدم تعادل مایعات ,  الکترولیت ها و مواد غذایی

و حملات تشنجی.

آسیب دیدگی های طناب نخاعی اپیدمیولوژی

شیوع آسیب دیدگی های طناب نخاعی در مردان 4 برابر زنان است و 50٪ موارد در سنین 36-16 سال بروز مینماید.

شایع ترین علل این آسیب دیدگی ها به ترتیب عبارتند از :

تصادف با وسایل نقلیه موتوری

خشونت ها

سقوط از بلندی یا ,زمین خوردگی

وفعالیت های ورزشی.

سن ,جنس و استفاده از الکل و مواد مخدر از عوامل خطرسازعمده در بروز آسیب دیدگی های طناب نخاعی میباشد.محل های شایع بروز این آسیب هایT12 , C7 , C6 , C5,و L1

پاتوفیزیولوژی

صدمات طناب نخاعی دو دسته اند:

1. صدمات اولیه که در نتیجه بروز نخستین صدمات وجراحات بروز مینماید ومعمولآ پایدار هستند.

2. صدمات ثانویه تورم ,ایسکمی ,هیپوکسی , ادم و خونریزی ناشی از کوفتگی یا پارگی رشته های عصبی با تخریب میلین و آکسون ها باعث بروز صدمات ثانویه میشود.

این صدمات ظرف 6-4 ساعت اول پس از وقوع آسیب قابل ترمیم میباشند.

تظاهرات بالینی

براساس نوع صدمه وسطح آسیب دیده تظاهرات بالینی متفاوت است.در تقسیم بندی دیگری انجمن صدمات نخاعی آمریکا بر اساس عملکردهای حسی و حرکتی موجود پس از بروز صدمه ,صدمات را به 5گروه تقسیم می نمایند‍‍‍:

A:درزیر سطح عصبی هیچگونه عملکرد حسی یاحرکتی وجود ندارد .

B:در زیر سطح عصبی ,عملکردهای حسی حفظ شده اما عملکردهای حرکتی وجود ندارند.

Cبیش از نیمی از عضلات کلیدی و اصلی در زیر سطح عصبی دارای نمره زیر 3 میباشند .

D:حداقل نیمی از عضلات کلیدی و اصلی در زیر سطح عصبی دارای نمره 3 یا بیشتر میباشند.

Eعملکردهای حسی و حرکتی طبیعی هستند .

نارسایی حاد تنفسی یکی از علایم آسیب دیدگی های نخاع گردنی میباشد.

 

روش تشخیص صدمات طناب نخاعی عبارتند از :

1.معاینه کامل عصبی

2.روش های تشخیص پرتونگاری(رادیوگرافی وCT-Scan)

3.تصویربرداری مغناطیسی رزونانس(MRI)

درمان

صدمات ناشی از حوادث رانندگی, ورزش یا سقوط به عنوان صدمات نخاعی در نظر گرفته میشوند مگر خلاف آن اثبات گردد.

جهت پیشگیری از صدمات بیشتر طناب نخاعی بایستی در محل حادثه و در مرحله حاد اقدامات زیر صورت گیرد:

1.بررسی و شناخت سریع مصدوم

2.احیاء مصدوم در صورت لزوم و تثبیت وضعیت قلبی-عروقی وی.

3.ثابت و بی حرکت نمودن مصدوم.جهت این امر بایستی با حفظ سروگردن و خودداری از هر گونه چرخش یا کشیدگی در ستون فقرات , مصدوم را بر روی تخته های مخصوص بیماران نخاعی قرار داد.

در صورت در دسترس نبودن تخت مخصوص این بیماران, باید از یک گردنبند طبی استفاده کردو مصدوم را بر روی یک تشک سفت که زیر آن یک تخته قرار گرفته جای داد.

4.انتقال به یک مرکز پزشکی تخصصی.

اقدامات درمانی مددجویان در مراکز درمانی عبارتند از :

1-درمان دارویی:در ایالات متحده و بسیاری از کشور ها از دوز های بالای کورتیکواستروئید خصوصآ متیل پردنیزولون به عنوان درمان استاندارد استفاده میشود.

2-درمان تنفسی:از آنجایی که هیپوکسمی باعث تشدید نقایص عصبی ناشی از صدمه طناب نخاعی میگردد,جهت حفظ Po2  شریانی در حد مطلوب, بسته به شرایط بیمار اکسیژن به روش های مختلف ممکن است استعمال شود.

   تحریک الکتریکی عصب فرنیک به وسیله تنظیم کننده دیافراگم باعث تحریک دیافراگم و کمک به تنفس بیمار میگردد.

3-مداخلات جراحی : در موارد زیر جهت کاهش شکستگی ها و دررفتگی های نخاع و رفع فشردگی نخاع از طریق جراحی استخوان ها جا انداخته میشوند و اعمال کشش صورت میگیرد:

-محرز شدن فشردگی طناب نخاعی.

-شکستگی مرکب مهره و عدم ثبات اجسام مهره ای.

-آسیب نافذ نخاع.

-ورود قطعات استخوان های شکسته به کانال نخاعی.

-وخیم تر شدن وضعیت عصبی بیمار.

انواع مختلف ابزار های کششی

در انبرک گاردنر-ولز نیازی به سوراخ کردن جمجمه نیست, اما برای کار گذاشتن انبرک های وینک و کراچ فیلد با مته مخصوص سوراخ هایی در جمجمه ایجاد میشود.

بسته به جثه بیمار و وضعیت شکستگی یا دررفتگی, وزنه هایی به انبرک ها متصل میشود وبه این ترتیب کشش لازم اعمال میگردد.

نیروی کشش باعث گسترش فضای میان دیسک های بین مهره ای و بازگشت مهره ها به وضعیت قبلیشان میشود.

وزنه ها بایستی کاملا آزاد باشند و با زمین و ابزار های کششی برخورد نداشته باشند.

مراقبت های  پرستاری

1-ایجاد وضعیت تنفسی مناسب و پاکسازی راه هوایی:

آسیب نخاعی با اختلال عصب دهی عضلات فرعی تنفسی باعث کاهش ظرفیت حیاتی, تجمع ترشحات, افزایش Pco2 کاهش Po2 نارسایی تنفسی و ادم ریوی میگردد.

اقدامات مربوطه عبارتند از:

1 -ارزیابی دقیق وضعیت تنفسی از طریق :

- اندازه گیری ظرفیت حیاتی

- کنترل دقیق اشباع شریانی O2 به وسیله پالس اکسیمتری وکنترل گازهای خون شریانی.

2-پاکسازی ترشحات برونشی و حلقی با ترغیب مددجوبه سرفه های مؤثر, ساکشن ترشحات و فیزیوتراپی تنفسی در صورت ناتوانی مددجو در انجام سرفه های مؤثر.

3-هیدراته نمودن مددجوو مرطوب سازی محیط باعث رقیق شدن و تسهیل دفع ترشحات تنفسی میگردد.

2-بهبود وضعیت تحرک:

افتادگی پا, کنتراکچرمفاصل (سفت شدن مفاصل) ,آتروفی عضلات و کاهش دامنه حرکتی مفاصل عوارض ناشی از بی حرکتی در مبتلایان به صدمات طناب نخاعی میباشد.

مداخلات پیشگیری کننده این عوارض

1. تغییر مکرر وضعیت بدن بیمار.

2. در صورت استفاده از ابزار های پیشگیری از افتادگی پا, باز نمودن آنها هر 2 ساعت 1 بار.

3.انجام ورزش های غیر فعال در انگشتان پا,استخوان های کف پا ,قوزک پا ,زانو و مفصل هیپ5-4 بار در روز ,جهت تحریک جریان خون ناحیه ,پیشگیری از آتروفی عضلات و کنتراکچر مفاصل.

حفظ سلامت پوست

فقدان حس و ناتوانی حرکتی ,مبتلایان به صدمه نخاعی را مستعد زخم های فشاری مینماید.

جهت پیشگیری از زخم های فشاری بایستی هر 2 ساعت وضعت بدنی بیمار تغییر داده شودو نقاط فشار از نظر قرمزی و ترک خوردگی بررسی شود.

بایستی هرچند ساعت 1بار نقاط فشاری با آب و صابون ملایم شسته و خشک شده و با لوسیون های ساده کاملا چرب شود.

4. بهبود وضعیت دفع ادرار

در مبتلایان به صدمات نخاع ,مثانه آتونی و متسع خواهد شد.

جهت پیشگیری از اتساع مثانه از سوند گذاری متناوب استفاده خواهد شدکه به علت درگیر بودن خانواده در امر مراقبت از مددجوبایستی طریقه سوندگذاری به آنها آموزش داده شود.

5. بهبود عملکرد روده ای

پس از صدمات نخاع ,به علت فلج عصبی روده ,فلج ایلئوم ایجاد میشودکه جهت برطرف نمودن نفخ و پیشگیری از آسپیراسیون ,اغلب از لوله بینی معدی استفاده میشود.

معمولا ظرف هفته اول فعالیت روده به حالت طبیعی بر میگردد.

به محض سمع صدای روده ای میتوان رژیم پرفیبر ,پر پروتئین وپر کالری را برای مددجو شروع نمود.

6. توجهات مربوط به ابزارهای کششی

1. بررسی روزانه نواحی اطراف میله های کار گذاشته شده از نظر قرمزی ,ترشح و درد.

2. شستشوی اطراف میله کار گذاشته شده.

3. بررسی نواحی اطراف پوستی زیر جلیقه مربوط به ابزار از نظر تعریق بیش از اندازه ,قرمزی و جوش های زیر پوستی.

4. خودداری از استعمال پودر در زیر جلیقه.چرا که فرد را مستعد زخم های فشاری مینماید.

7- کنترل مددجو از نظر عوارض احتمالی

شوک نخاعی ,شوک نوروژنیک ,ترومبوز ورید عمقی ,ترومبوفلبیت و افت فشار خون وضعیتی ,مهم ترین عوارض ناشی از صدمات نخاعی میباشد.

سندروم بخش مرکزی نخاع

خصوصیات:

نقایص حرکتی(در مقایسه با اندام های انتهایی تحتانی ,بیشتر در اندام های حرکتی فوقانی بروز مینماید.فقدان توانایی های حسی بسیار متنوع بوده اما  در اندام های انتهایی فوقانی بسیار مشخص تر است) ,اختلال در عملکرد روده/ مثانه ,یا ممکن است عملکرد آنها به طور کامل حفظ شود.

علت:

آسیب دیدگی یا ادم قسمت مرکزی نخاع , معمولا در ناحیه گردن

سندروم بخش قدامی

خصوصیات:

فقدان حس درد ,درجه حرارت و عملکرد های حرکتی در زیر سطح آسیب دیده.حس های ارتعاش ,وضعیت بدن و لمس سطحی و خفیف سالم باقی میماند.

علت:

این سندروم ممکن است در اثر فتق شدید دیسک یا آسیب دیدگی هایی که منجر به خمیدگی بیش از حد بدن و در نتیجه شکستگی یا دررفتگی مهره ها میگردند ,ایجاد میشود.به علاوه در نتیجه آسیب دیدگی شریان قدامی نخاع که وظیفه خونرسانی دو سوم قدامی طناب نخاعی را بر عهده داردنیز این سندروم به وجود می آید.

سندروم بروان سکارد(سندروم بخش جانبی نخاع)

خصوصیات:

فلج یا بیحسی یکطرفه ,همراه با فقدان یکطرفه حس لمس ,فشار و ارتعاش ,و فقدان حس درد و درجه حرارت در طرف مقابل.

علت:

وجود ضایعه ای که میتواند نخاع را در مقطع عرضی به دو نیم کند و معمولا ناشی از جراحات مربوط به ضربات چاقو یا اجسام پرتاب شونده ,شکستگی- دررفتگی یک طرفه زایده مفصلی ,یا قطع شدگی حاد دیسک بین مهره ای میباشد.

اسم

آسم چیست؟

ارسال به دوستان

تعداد بازدید: 14625

آسم اختلالی است که در آن گاهی تنفس مشکل می شود و تنگی نفس به صورت متناوب رخ می دهد.

 

 

آسم اختلالی است که در آن گاهی تنفس مشکل می شود و تنگی نفس به صورت متناوب رخ می دهد. علائم و شدت بیماری در افراد مختلف متفاوت است. برخی افراد سرفه، خس خس سینه و تنگی نفس را تقریباً هر روز دارند. برخی دیگر در فواصل بین حملات تنگی نفس علامتی ندارند. برخی از ورزشکاران حرفه ای مبتلا به آسم هستند و طی ورزش شدید کمی احساس تنگی نفس می کنند، در حالی که برخی افراد حین ورزش معمولی دچار حمله شدید آسم شده و نیاز به درمان اورژانسی پیدا می کنند. به هر حال همه ی مبتلایان به آسم در این نکته مشترک هستند که مجاری هوایی در آنها به صورت غیر طبیعی متناوباً تنگ می شود. بیشترین موارد آسم در حوالی پنج سالگی تشخیص داده می شود  به همین دلیل بیشتر افراد تصور می کنند که آسم بیماری کودکان است. اما احتمال کمی  نیز وجود دارد که افراد در سنین مختلف دچار این بیماری شوند. برخی مطالعات بیان می کنند که احتمالاً ابتلا به عفونتهای تنفسی در کودکی احتمال ابتلا به آسم را کاهش می دهد. به همین دلیل این بیماری در جوامع پیشرفته بیشتر از کشورهای در حال توسعه دیده می شود. اگر شما یک فرد بالغ مبتلا به آسم هستید  احتمالاً بیماری را از مدتها قبل داشته و خواهید داشت. هنوز مشخص نیست که چرا بیشتر کودکان مبتلا به آسم معمولاً در حوالی سنین بلوغ خوب می شوند و اگر بیماری در این سنین خوب نشود احتمالاً  برای همیشه باقی خواهد ماند. اما شرایط بیماری را می توان به خوبی اداره کرد. اگر آسم به خوبی کنترل شود علائم بروز نمی کنند و می توان یک زندگی معمولی و مفید داشت.


 آسم چگونه ایجاد می شود؟
 در بیشتر موارد آسم در اثر تنگ شدن موقتی و برگشت پذیر مجاری هوایی ایجاد می شود. ولی در برخی افراد التهاب مجاری تنفسی در اثر آسم منجر به تغییرات دائمی می شود. مجاری تنفسی آسیب می بینند و به صورت برگشت ناپذیرو تنگ باقی می مانند. در اثر این تغییر ظرفیت تنفسی کاهش می یابد. ممکن است سرفه و خس خس سینه در شرایط عادی وجود نداشته باشند ولی تستهای تنفسی کاهش توانایی ریه در خروج هوا را نشان می دهند. اگر باریک شدن مجاری تنفسی شدید باشد، حتی فعالیتهای ساده مانند بالا رفتن از پله ها ممکن است موجب تنگی نفس شود. تغییرات دائمی راههای هوایی فقط در برخی افراد مبتلا به آسم رخ می دهد. ممکن است شدید بودن بیماری، طولانی بودن مدت ابتلا و عدم درمان آسم با داروهای ضد التهابی علت آن باشد. برخی مطالعات نشان می دهند که در افرادی که آسم خفیف دارند احتمال آسیب دائمی و کاهش عملکرد ریه کمتر است.


چگونه راههای هوایی باریک می شوند؟
این روند دو علت دارد که هر کدام نیاز به درمان جداگانه ای دارد:

1- یک علت تنگی راههای هوایی منقبض شدن عضلات ظریفی است که در دیواره آنها قرار دارند. هنگامی که با یکی از عوامل آغازگر حمله آسم برخورد می کنید، این عضلات به صورت غیر ارادی سریعاً منقبض می شوند. این روند در کمتر از یک دقیقه صورت می گیرد و با انقباض عضلات، راههای هوایی در اثر فشرده شدن تنگ می شوند. انقباض این عضلات ظرف چند دقیقه پایان می یابد.
2- علت دیگر تنگی راههای هوایی التهاب است. التهاب فرایندی است که بدن به وسیله آن عفونتها و آسیب دیدگی ها را التیام می بخشد. در التهاب مایع و سلولهای التهابی از عروق به محل آسیب دیدگی یا عفونت نشت پیدا می کند. در آسم تعدادی از این سلولهای التهابی در مجاری تنفسی به صورت دائمی باقی مانده اند. وقتی تعداد بیشتری از آنها از خون وارد دیواره مجاری هوایی شوند حمله آسم رخ می دهد. این سلولها حاوی موادی مانند هیستامین هستند که باعث می شود دیواره مجاری هوایی متورم شود و ماده مخاطی فراوانی تولید کند. (ماده مخاطی وقتی با سرفه دفع می شود خلط نامیده می شود). ماده مخاطی زیاد باعث می شود که فضای کمتری برای هوا باقی بماند و انباشته شدن آن در ایجاد علائم آسم نقش دارد. ساعتها و حتی روزها طول می کشد تا این التهاب فروکش کند.

 چگونه حمله آسم آغاز می شود؟
علت واکنشهای راههای هوایی در افراد مبتلا به آسم این است که راههای هوایی  در این افراد بسیار حساس است. هنگامی که راههای هوایی با محرکهای خاصی برخورد پیدا کنند بلافاصله واکنش نشان می دهند و تنگ می شوند.  در این صورت حمله آسم رخ می دهد. محرک حمله آسم می تواند هوای سرد، گرد و غبار همراه حیوانات خانگی، و جانداران میکروسکوپی مانند مایت که اکثرا در گرد و غبار لوازم منزل وجود دارد باشد. این عوامل موجب آغاز حمله آسم می شوند.


آسم چگونه تشخیص داده می شود؟
تنگ شدن مجاری تنفسی و تنگی نفس که چند دقیقه، چند ساعت و حتی چند روز طول می کشد می تواند نشان دهنده آسم باشد. حالت متغیر بیماری به تشخیص آن از سایر بیماریهای ریوی مانند برونشیت مزمن و آمفیزم کمک می کند. تستهایی نیز وجود دارند که به تشخیص بهتر کمک می کنند.


آسم چگونه درمان می شود؟
درمان آسم بر اساس دو روند گفته شده صورت می گیرد. یکسری از داروها باعث شل شدن عضلات دیواره راههای هوایی می شوند. برخی دیگر از التهاب مجاری هوایی جلوگیری می کنند و یا باعث کاهش یافتن التهاب می شوند. داروهایی نیز هستند که هر دو کار را  با هم انجام می دهند. با کنترل دقیق بیماری می توان زندگی موثر و مفیدی داشت. اگر مبتلا به آسم هستید، احتمال تنگ شدن راههای هوایی همواره وجود دارد. تنگی متناوب راههای هوایی منجر به آسیب دائمی می شود. با دوری از عوامل محرک و به کار گیری درمان مناسب تحت نظر پزشک می توان  آسم را کنترل کرد. درک مکانیسم بیماری به اندازه درمان در اداره بیماری اهمیت دارد.

 

مترجم:دکتر سمیرا سرخوش

منبع:Aol
 

| | چاپ|ارسال به دوستان

ذکر منبع سیمرغ نشانه امانت داری و احترام به حقوق و مالکیت مادی و معنوی مجموعه میباشد

مراقبت تنفسی دربیماران دچارکاهش سطح هوشیاری

مراقبت های تنفسی در بیماران دچار کاهش سطح هوشیاری

ارائه دهنده:رضا پورمیرزا کلهری کارشناس ارشد پرستاری وعضو هیات علمی

انواع مراقبت  تنفسی

1-مراقبت از بیماران بیهوش

2- مراقبت از بیماران دارای کاهش سطح هوشیاری

3-مرقبت های ویژه ونتیلاتور

مراقبت از بیماران بیهوش

1-وضعیت تنفسی در بیماران دارای کاهش سطح هوشیاری

1-1.آسیب به مراکز تنفسی در مغز

1-2.بسته شدن راه های هوایی فوقانی

1-3.بی حرکتی بیمار وبر هم خوردن شانت تهویه –پرفوزیون ریه

1-4.اختلال در تبادلات گازی

آسیب به مراکز تنفسی در مغز

مراکز اصلی تنفس در مغز

1-کورتکس حرکتی درناحیه فرونتال مسئول تنظیم ارادی

2-پل مغزی دارای دو ناحیه آپنوستیک (انجام تنفس عمیق وطولانی)وپنوموتاکسیک(کنترل زمان دم)

3-بصل النخاع دارای دو ناحیه کناری(انجام عمل باز دم)وخلفی(انجام عمل دم)

چه بیمارانی در معرض خطر مشکلات تنفسی میباشند؟

1-ضربات مغزی وطناب نخاعی

2-مسمومیت های شدید منجر به کاهش سطح هوشیاری

3-حوادث عروقی مغز(CVA)

4-بیماری های عفونی شدید

5-بیماری های عصبی-عضلانی

6-تشنج ها واختلالات الکترولیتی

ارزیابی سریع بیماران

1-بررسی معیار گلاسکوی کوما GCSدر صورتیکه این معیار کمتریا برابر 8 باشدلوله گذاری داخل تراشه توصیه میشود.در جمع بندی حرکات کره چشم دارای اعتبار کمتری نسبت به حرکت وکلام است.

2-بررسی عملکرد اعصاب جمجمه ای شامل:رفلکس مردمک به نور ورفلکس gagوسرفه زدن وحرکات صورت

3- عملکرد اعصاب محیطی وحرکات فعال اندام های فوقانی وتحتانی

What is problems?

الگوی تنفسی غیر موثر

صدمه به تبادل گازی

عدم پاک شدن راه هوایی

فلج دیافراگم

بر هم خوردن شانت های ریوی

بالا رفتن احتمال عفونت ریوی

بسته شدن راه های هوایی فوقانی

دلایل استفاده از لوله داخل نای (تراشه)

کاهش سطح هوشیاری

خستگی شدید تنفسی

اختلال شدید همودینامیک

نارسایی تنفسی

اختلال در گاز های شریانی

مراقبت از لوله تراشه وتراکئوستومی

کنترل دقیق محل لوله تراشه

ساکشن ترشحات ریوی

کنترل فشار کاف

بهداشت دهان ودندان

ارتباط با بیمار دارای لوله تراشه

خارج سازی صحیح لوله تراشه

ساکشن ترشحات ریوی

رعایت اصول ایمنی توسط پرستار

استفاده صحیح از وسایل :ساکشن کاتترودریچه یکطرفه و..

رعایت قانون .هیپر اکسیژناسیون وساکشن وهیپر اینفلیشن و هیپر اکسیژناسیون

کنترل علائم حیاتی:ضربان قلب وپالس اکسی متری

حفظ استریلیته در تمام شرایط ومراحل

کنترل فشار کاف

عوارض عدم تخلیه کاف لوله تراشه وتراکئوستومی

نحوه کنترل فشار کاف

محدوده فشار کمتر از 30 میلیمتر جیوه

ساکشن ترشحات ته حلق قبل از تخلیه کاف

بهداشت دهان ودندان

استفاده از AIR WAY

شستشوی مرتب دهان ودندان

ساکشن ترشحات ته حلق

توجه به وضعیت دندان ها

عدم گذاشتن گاز در ته حلق بیمار

ارتباط با بیمار دارای لوله تراشه

لزوم داشتن ملاقات

ارتباط های غیر کلامی

استفاده از معیار های دیداری درد ونیاز به مسکن

خارج سازی صحیح لوله تراشه

معیارهای جدا سازی از ونتیلاتور

1-ثبات همودینامیک

2-وضعیت تنفسی ایده آل

3-تعادل اسید وباز

4-وضعیت هوشیاری قابل قبول

5-خارج سازی لوله تراشه در زمان دم

روش جدید ساکشن استریل

مراقبت تنفسی از بیماران دارای کاهش سطح هوشیاری

1-اکسیژن تراپی

2-انجام فیزیوتراپی تنفسی

3-رعایت نکات پیشگیری از عفونت های بیمارستانی

اکسیژن تراپی

اکسیژن تراپی موثر

اثرات کمبود اکسیژن در بیماران دارای کاهش سطح هوشیاری

روش های اکسیژن تراپی

نکات قابل ذکر در اکسیژن تراپی

تجویز اکسیژن با احتیاط صورت بگیرد

تاثیر آن روی بدن مورد ارزیابی قرار بگیرد

در بیمار COPDتجویز اکسیژن تراپی با احتیاط صورت بگیرد

تاثیر آن روی بدن مورد ارزیابی قرار بگیرد

ایجاد حریق

دوری از استعمال دخانیات

عوارض اکسیژن تراپی

هیپو ونتیلاسیون ناشی از تجویز اکسیژن

مسمومیت با اکسیژن

صدمات چشمی

آتلکتازی جذبی

مسمومیت با اکسیژن

مسمومیت با اکسیژن

با مصرف اکسیژن با غلظت بالاتر از 60 % بوجود می آید

تغییرات پاتولوژیک نیز 24 – 48 ساعت پس از دادن اکسیژن با فشار بالا بروز میکند که باعث بروز کاهش فعالیت مژکهای مخاطی . تجمع ترشحات در راههای هوایی و پنومونی غیر عفونی میشود.

نشانه های اولیه مسمومیت شامل التهاب خفیف تراشه و برنش همراه با احساس درد در پشت جناق سینه . احتقان بینی . درد هنگام دم و سرفه که تدریجاٌ سرفه ها شدیدتر و درد بیشتر شده

مسمومیت نهایتاٌ منجر به تخریب غشاء تنفسی و کاهش سورفکتانت و آتلکتازی پیشرونده و ادم غیر قلبی و سفت شدن و فیبروز ریه میشود

صدمات چشمی

صدمات شبکیه با اکسیژن 100%

اشک ریزش . ادم . اختلال بینایی .

در نوزادان موجب انقباض عروق خونی نارس شبکیه و آسیب به سلولهای اندوتلیال و دکولمان رتین میشود

آتلکتازی جذبی

به علت خارج کردن نیتروژن از آلوئولها

نیتروژن بطور طبیعی در حالت نرمال حجم باقیمانده را که موجب باز نگهداشتن آلوئولها میشود حفظ میکند چون جذب نیتروژن از غشاء آلوئولولی بسیار ضعیف است.

زمانی که اکسیژن با مقادیر بالا جایگزین نیتروژن شود و چون براحتی از غشاء تنفسی قابل جذب است حجم باقیمانده کاهش یافته و کلاپس عروقی ایجاد میکند

مسمومیت با اکسیژن

ریه ها بطور طبیعی اکسیژن 21% را تحمل میکنند

با احتمال قوی Fio2 بالای 50 % برای مدت بیشتر از 24 ساعت خطر مسمومیت را افزایش میدهد

تصور براین است که محصولات نهایی اکسیژن که در طی واکنشهای بیوشیمیایی تشکیل میشوند ( پراکسید هیدروژن . رادیکال سوپراکسیدو رادیکال هیدروکسیل ) به بافت ریه صدمه میزند و موجب مسمومیت میشود

استفاده از اکسیژن با غلظت بالای 60 % برای مدت بیش از 36 ساعت و

اکسیژن 100% برای مدت بیش از 6 ساعت منجر به بروز میکروآتلکتازی و کلاپس آلوئولی میشود

تنفس اکسیژن با غلظت 80 تا 100% برای مدت 24 ساعت یا بیشتر منجر به بروز ARDS خواهد شد

روشهای تجویز اکسیژن

ابزار های لازم برای اکسیژن درمانی در دو گروه عمده تقسیم میشوند

1- سیستمهای با جریان زیاد اکسیژن   High  flow system

2- سیستمهای با جریان کم اکسیژن low   flow system   

low   flow system   

در این سیستم بیمار هوای اطاق را همراه با اکسیژن تنفس میکند

برای استفاده از این نوع سیستم بیمار باید حجم جاری طبیعی و الگوی تنفسی منظم داشته  باشد

انواع : کانولای بینی . ماسک ساده اکسیژن . ماسک با استنشاق مجدد هوای بازدمی با کیسه ذخیره کننده . ماسک بدون استنشاق مجدد هوای بازدمی با کیسه ذخیره کننده .

High  flow system

سیستمهای با جریان زیاد معمولاٌ درصد اکسیژن با Fio2 مشخص و ثابتی را ایجاد میکند که با تغییر در الگوی تنفس بیمار در آنها تغییری ایجاد نمیشود

شایعترین و متداول ترین این روش ماسک ونچوری است

سیستمهای تجویز اکسیژن با جریان کم

دستهگاههایی که در این سیستم بکار میروند اکسیژن را با غلظتهای متفاوت 90 – 21 % را به بیمار تحویل میدهند

متغییرهایی که روی Fio2  تاثیر میگذارند

1- ظرفیت ذخیره ای آناتومیکی دستگاه تنفس ( حجم حلق . بینی . حلق دهانی ...)

2- نوع دستگاه تجویز اکسیژن ( ماسک . کانول ...

3- میزان جریان اکسیژن (لیتر در دقیقه )

4- الگوی تهویه بیمار

کانولای بینی

متداول ترین ابزار تجویز اکسیژن است 

6 – 1 لیتر در دقیقه

Fio2 به میزان  44 – 24 %

بر حسب سرعت تجویز مقدار تقریبی Fio2 های دمی بمیزان زیر است

مزایا

استفاده آسان

تحمل خوب توسط بیمار

تحرک بیشتر

عم قطع اکسیژن حین فعالیتهای چون

توانایی صحبت کردن

توانایی غذا خوردن سرفه

معایب

غلظت اکسیژن داده شده را نمیتوان دقیقاٌ کنترل کرد و بستگی به حجم جاری و ریت تنفس دارد

میزان جریان نباید بیشتر از 6 لیتر در دقیقه باشد

چون موجب خشکی مخاط بینی میشود

مقدار زیادی اکسیژن از طریق بینی و دهان خارج میشود

ماسک ساده صورت

با سرعت تجویز 10 – 6  لیتر در دقیقه میتوان Fio2  به میزان 60 – 40 درصد ایجاد کند

در بیمارانی که با دهان تنفس میکنند این روش تجویز بهتر است

نکات مورد توجه

ماسک باید کاملاٌ با دهان و بینی مماس شود تا هوا پرت نشود اما به صورت فشار نیاورد و قابل تحمل باشد

جریان به میزان 5 لیتر در دقیقه یا بیشتر تنظیم شود تا از تجمع هوای بازدمی در زیر ماسک و استنشاق مجدد آن جلوگیری شود

مزایا : تجویز Fio2 بیشتر


معایب:

غالباٌ توسط بیمارتحمل نمیشود

در افراد با دیسپنه و سوختگی در صورت قابل تحمل نیست

نکته:

در صورت سرفه . خروج خلط . خوردن ...جریان اکیسژن باید از بیمار جدا شود

ماسک ذخیره کننده اکسیژن

ماسکهای با استنشاق مجدد بخشی از هوای بازدم -Re breathing

ماسکهای بدون استنشاق مجدد هوای بازدمی  Non re- breathing

ماسکهای با استنشاق مجدد بخشی از هوای بازدمی

این ماسک با تجویز اکسیژن به میزان 10 – 6  لیتر در دقیقه Fio2   در حدود 80 – 60 درصد ایجاد میکند

این ماسک دارای کیسه ذخیره ساز بوده و ذخیره مصنوعی اکسیژن را افزایش میدهد

تقریباٌ 3/1 هوای بازدمی نیز به ذخیره کیسه اضافه میشود

هوای کیسه گرم و مرطوب بوده

جریان اکسیژن نباید کمتر از 6 لیتر باشد اگر نه بیشتر از کیسه ذخیره استفاده میشود و موجب افت درصد اکیسژن به بیمار میشود

ماسکهای بدون استنشاق مجدد هوای بازدمی

این ماسک دارای کیسه ذخیره ساز با دریچه یکطرفه بوده که اجازه ورود هوای بازدمی به داخل کیسه ذخیره ساز را نمیدهد

با تجویز 15 – 6  لیتر اکسیژن در دقیقه Fio2 به میزان 100 – 95  درصد ایجاد میکند

کیسه با هر با تنفس نباید بیشتر از 3/1 گنجایش خود جمع شود

چادر صورت        Face Tent

تجویز اکسیژن با جریان آهسته

تجویز اکسیژن به میزان 8 – 4  لیتر با Fio2 40 درصد

مزیت این روش این است که میتوان رطوبت زیادی را همراه با آن به مددجو رساند

معایب : میزان Fio2 را نمیتوان دقیقاٌ کنترل نمود

چادر اکسیژن

این روش در اطفالی که قادر به تحمل ماسک و کانولای بینی نیستند استفاده میشود

شرایط استفاده از روش چادر:

کنترل درجه حرارت چادر

کنترل رطوبت چادر

کنترل افزایش co2 زیر چادر

استریلیتی چادر

T-Piece    یا   T-Tube

این روش در بیمارانی که اینتیوبه هستند بکار میرود و با این روش اکسیژن با فشار بالا به بیمار داده میشود

انجام فیزیوتراپی تنفسی

هدف از انجام فیزیوتراپی

روشهای  فیزیوتراپی :تمرینات تنفسی ودرناژ وضعیتی

خسته نباشید

خون کامل

خون کامل: یک واحد خون کامل شامل 450 میلی لیتر خون و 63 میلی لیتر ماده ضد انعقادی و نگهدارنده است . هماتوکریت هم بطور متوسط 36 تا 44 درصد است.

اعضای خون کامل نگهداری شده در cpda

1. دکستروز پلاسما(432 میلی گرم بر دسی لیتر)

2. سدیم پلاسما 169 میلی اکی والان بر لیتر

3. پتاسیم پلاسما 3.3 میلی اکی والان بر لیتر

4. کلر پلاسما 84 میلی اکی والان بر لیتر

5. بیکربنات پلاسما 12 میلی اکی والان بر لیتر

6. لاکتات 19 میلی گرم بر دسی لیتر

7. LDH 196 واحد

8. آمونیاک 82 میکروگرم بر دسی لیتر

9. هموگلبین پلاسما 0.5 میلی گرم بر دسی لیتر

10.                    گلبول سفید 7200 میکرولیتر

فرم دیگری از خون کامل:

خون کامل تعدیل شده (modified)

موارد مصرف خون کامل:

1.بیمارانی که خونریزی فعال داشتند و 25 درصد از حجم خون کل را از دست داده اند.

2. بیمارنیکه خونریزی ماسیو دارند.

3. جلوگیری از هایپرکالمی در تعویض خون نوزادان

گلبول قرمز متراکم(packed cell)

پس از جداسازی 200 تا 250 میلی لیتر پلاسما از خون کامل تهیه می شود

دارای مق4ادیر مختلفی از عوامل نگهدارنده مثل بافر، دکستروز، آدنین، مانیتول و...

هماتوکریت 52 تا 60 درصد دارد و مدت نگهداری آن 42 روزه است.

موارد مصرف: برای درمان بیماران مبتلا به کم خونی که حجم خون طبیعی دارند و نیاز به افزایش ظرفیت حمل اکسیژن و حجم گلبولهای قرمز دارند. مثل بیماران مبتلا به کم خونی مزمن ناشی از نارسایی کلیه

ارجحیت مصرف: بیماران مبتلا به کم خونی توآم با نارسایی قلبی

گلبول قرمز شسته شده:

گلبول قرمز با سالین استریل و به کمک ماشینهای ویژه ای شسته میشود که در نهایت منجر به تولید محلول بدست آمده ای با هماتوکریت 70 تا 80 درصد به حجم تقریبی 180 میلی لیتر است.

هدف از شستن گلبول قرمز:

موارد منع مصرف: افزایش مدت نگهداری بیش از 24 ساعت در دمای 1 تا 6 درجه

گلبولهای منجمد دی گلیسرولیزه:

این گروه پس از اضافه شدن گلیسرول به خونی که کمتر از 6 روز عمر دارد بدست می آید که در دمای 65- درجه تا 200-درجه بسته به غلظت گلیسرول به مدت حداکثر 10 سال منجمد می گردد و قابل استفاده است.

این محلول پس از گرم شدن و اب شدن یخ بوسیله محلولهای سالین-گلوکز شسته میشود تا گلیسرول آن جدا شود. این واحد با محلول استریل سالین ترکیب شده تا به هماتوکریت 70 تا 80 درصد برسد که ایتن محلول  در دمای 1 تا 6 درجه حداکثر 24 ساعت قابل نگهداری است.

دو مکانیسم مخرب گلبولهای قرمز که بدون عوامل محافظت کننده منجمد می گردد.

1. تغییرات و اختلاف دمای اب داخل سلولی و خارج سلولی

2. افزایش سرعت انجماد

موارد مصرف: برای نگهداری طولانی مدت واحدهای گلبولهای قرمز که دارای فنوتیپ نادر هستند و نیز گلبولهای قرمز اتولوگ مناسب.

واکنشهای انتقال خون:

تزریق خون میتواند با واکنشهایی نامناسب همراه باشد که به دو شکل اند:

1.حاد

2.تآخیری

واکنشهای حاد:

واکنشهای همولیتیک حاد:acute intra vascular trans fusion reaction (AIHTR)

ناسازگاری گلبول قرمز با گیرنده ای که قبلا میزان زیادی آنتی بادی علیه آنتی ژن های گلبولهای قرمز وارد شده ساخته است.

چرخه: این ناسازگاری منجر به لیز گلبولهای قرمز و هموگلبینمی میشود و پس از اینکه هموگلبین آزاد توسط کلیه تصفیه شد هموگلبینوری ایجاد میشود.

علائم بالینی شدید:

1. شوک

2. کاهش فشار خون

3. برونکواسپاسم

4. درد سینه

5. درد پهلو

6. الیگوری

7. ایسکمی کلیه که در نتیجه آن نکروز توبولار رخ میدهد و منجر به نارسایی حاد کلیه میشود.

سرعت AIHTR به سرعت و میزان تزریق خون بستگی دارد.

نحوه برخورد با AIHTR :

1. اکسیژن تراپی

2. قطع تزریق خون

3. بازنگهداشتن مسیر وریدی به کمک محلول 0.9درصد کلروسدیم

4. سوند ادراری جهت کنترل برون ده ادراری

5. تجویز مایعات و رساندن برون ده ادراری به بیش از 1.5 میلی لیتر بر کیلوگرم در ساعت

6. درصورت کافی بودن فشار ورید مرکزی و کمتر بودن برون ده ادراری از 1.5 میلی لیتر بر کیلوگرم در ساعت فروزماید به میزان 80 تا 120 میلیگرم داده شود. و درصورت عدم افزایش دیورز تجویز مانیتول 20درصد به میزان 100 میلی لیتر وریدی توصیه میشود.

7. هایپرکالمی ناشی از لیز گلبولها:

اگر پتاسیم سرم بیش از 6 میلی مول بر لیتر گردد باید 50 میلی لیتر محلول گلوگز 50درصد وریدی همراه با 10 واحد انسولین وریدی داده شود. و سپس انفوزیون گلوکز 10درصد همراه با 10 واحد انسولین داخل آن ریخته شده و بصورت وریدی طی 4 ساعت برقرار گردد.

8. تست کراس مچ

9. وضعیت کلی از نظر (BUN) کراتینین تحت کنترل باشد.

10.                    وضعیت انعقادی از نظر PT ، PTT و فیبرینوژن و ... مورد بررسی قرار گیرد.

11.                    ECG به منظور پیدا کردن شواهدی دال بر هایپرکالمی

همولیز غیر ایمنی:

مکانیکی              حرارت زیاد               انجماد

واکنشهای تب دار:

تب با انواع مختلفی از واکنشهای انتقال خون میتواند همراه باشد مثل آلودگی های باکتریایی، AIHTR و شرایط زمینه ای بیمار

FEBRILE NONHEMOILYTIC TRANSFUSION REACTION(FNHTR):

افزایش دمای خون بیش از یک درجه که احتمالبا همراه لرز است و در زمان تزریق یا در طول 2 ساعت پس از تزریق خون رخ میدهد و علت شناخته شده ای نیز ندارد. این واکنش را واکنش تب دار غیر همولیتیک انتقال خون گویند.

علت واکنش: عمل آنتی بادیهای میزبان که مستقیما علیه گلبولهای سفید یا پلاکتهای تزریق شده اقدام می کند.

راه مقابله: مصرف اجزای خونی که حاوی مقادیر کاهش یافته لکوسیت اند و میتوان منجر به کاهش واکنشها شود ولی الزاما آنرا از بین نمی برد.

اکثر واکنشهای تب دار از این نوع به داروهای تب بر مثل آسپرین، استامینوفن و عوامل غیر استروئبدی(NSAID)

پاسخ میدهند.

واکنشهای آلرژیک:

علت واکنشهای آنتی ژن آنتی بادی ناشی از تزریق پروتئینهای محلول پلاسما رخ میدهد. علائم و نشانه های آن از تظاهرات جلدی مثل کهیر، خارش و تبهای مختصر تا واکنشهای آنافیلاکتیک از جمله برونکواسپاسم متفاوت است.

بیماری که دچار واکنشهای خفیف آلرژیک میشود هرگز با گرفتن میزان بیشتری از خون دچار واکنشهای شدید آلرژیک نمیشود.

درصورتیکه بیمار سابقه واکنشهای آلرژیک شدید یا خفیف داشته باشد جهت جلوگیری از تکرار آن ، نیم ساعت قبل از تزریق خون 8 میلی گرم کلرفنیرامین بصورت خوراکی تجویز میگردد.

اقدامات در واکنشهای آنافیلاکتیک یا آلرژیک شدید:

1. قطع سریع تزریق خون

2. بازکردن یک مسیر وریدی

3. نصب air way و اکسیژن تراپی

4.  تزریق 0.5 تا 1 میلیگرم آدرنالین بصورت عضلانی و این دوز با توجه به فشارخون و تعداد ضربان مریض که به حد نرمال برسد طی هر 10 دقیقه تکرار میشود.

5. 10 تا 20 میلیگرم کلرفنیرامین بصورت وریدی و آهسته تجویز گردد.

6. سالبوتامول توسط نبولایزر داده شود

7. مشاوره با پزشک متخصص

افزایش بار در گردش خون:(هایپروولمی)

زمانیکه حجم زیادی از خون به سرعت تزریق شود رخ میدهد.

علائم و نشانه ها:

1. سردرد

2. برافروختگی صورت

3. تنگی نفس

4. نارسایی احتقانی قلب

5. فشارخون سیستولیک بالای 50میلیمتر جیوه

وضعیت بیمار با دادن اکسیژن و داروهای دیورتیک و دادن وضعیت نشسته معمولا بهبود می یابد و درصورت عدم بهبودی باید عمل فصدخون انجام گیرد.

آسیب حاد ریوی ناشی از انتثقال خون( TRANSFUSION RELATED ACUTE LONG INJURY) ( trail)

انتقال غیرفعال تیتر بالای آنتی بادی ضدگلبول سفید( لکوآگلوتینین) HLA که مستقیما علیه لکوسیتهای گیرنده عمل میکند و همراه طیف وسیعی از صدمات حاد ریه است که بصورت ادم حاد ریوی ظاهر میگردد.

آنتی بادی ضدلکوسیتی که در اجزای خونی حاوی پلاسما وجود دارد و معمولا از اهداکنندگان خانم چند زا گرفته میشود شایعترین علت بروز این واکنش است.

مشخصه های بالینی TRALI :

1. دیسترس تنفسی شدید

2. هایپوکسی

3. کاهش فشار خون

4. تب

5. ادم دوطرفه ریه که طی 4 ساعت پس از تزریق خون رخ میدهد.

درمان TRALI حمایتی است.

تزریق خون پس از آن تا زمانیکه علت مشخص گردد باید از نظر میزان لکوسیت کاهش یافته باشد .

آلودگی باکتریایی:

باکتری ممکن است بعلت آماده سازی نامناسب پوست در محل تزریق آنژیوکت هنگام گرفتن خون، در طول آماده سازی اجزا یا مصرف آنها یا بعلت باکتریمی مخفی در اهداکننده وارد کیسه خونی گردد.

برای درمان بلافاصله باید درمان حیاتبخش تهاجمی و آنتی بیوتیکهای وسیع الطیف بلافاصله پس از واکنش سپتیک اعمال گردد.

هایپوترمی:

تزریق سریع خونی که مستقیما از یخچال بیرون آمده میتواند سبب ایجاد این فرایند شود.

هایپرترمی:

بالابودن دمای خون بیش از 42 درجه میتواند باعث شوک گردد.

واکنشهای تآخیری انتقال خون:

واکنشهای انتقال خون ممکن است چند روز تا چند سال پس از تزریق خون رخ دهد.

واکنشهای همولیتیک تآخیریDHTR :

این واکنش زمانیکه گلبولهای قرمز پاسخ آنتی بادی را روزها یا هفته ها پس از دریافت خون در فرد گیرنده القا میکنند ایجاد میشود.

مبتلایان به DHTR معمولا دارای علائمی چون تب مختصر، و ضعف از خود بروز میدهند.

پس از تزریق خون ممکن است درجاتی از کمخونی و هایپربیلی روبینمی غیرمستقیم وجود داشته باشد ولی هموگلبینمی وجود ندارد.

آلوایمونوزاسیون:

از مواجهه قبلی با اجزای خونی ایجاد میگردد حتی مقادیر اندکی از گلبولهای قرمز حاوی آنتی ژن قادر به تحریک این پاسخ هستند.

پس از ایجاد این واکنش یافتن گلبولهای قرمز سازگار جهت تزریق به بیمار مشکل خواهد شد.

علائم و نشانه های بالینی خفیف:

1. تب خفیف

2. افت هموگلبین هماتوکریت

علائم و نشانه های بالینی شدید:

1. مقاوم به تزریق پلاکت همراه با خونریزی

پورپورا پس از تزریق خون:

این عارضه نادر تزریق خون است که پس از تزریق کنستانتره های پلاکتی ایجاد میگردد که باعث شروع ناگهانی و سریع ترومبوسیتوپنی میگردد.

پورپورا پس از تزریق خون معمولا در خانمهای چند زا رخ میدهد. فاصله زمانی بین تزریق خون و شروع ترومبوسیتوپنی 7 الی 14 روز است.

3نوع درمان پورپورا:

1. تجویز کورتیکواسترو.ئید

2.تعویض خون

2. پلاسمافرز به اضافه ایمنوگلبین وریدی

هموسیدروز:

یک میلی لیتر از گلبولهای پقرمز متراکم حاوی 1 میلی گرم آهن میباشد. پس 1واحد خون که خحدود 250 میلی لیتر گلبول قرمز دارد حاوی حدود 250 میلی گرم آهن است. در افرادیکه کم خونی مزمن دارند نیاز مستمر به تجویز گلبول قرمز دارند تجمع آهن در بدن آنها میتواند باعث ایجاد اسیب در ارگانهای از جمله قلب، کبد، و غدد مترشحه داخلی شود.

علائم و نشانه های بالینی هموسیدروز:

1. ضعف عضلانی

2. خستگی

3. کاهش وزن

4. زردی خفیف

5. کم خونی

6. دیابت خفیف

7. آریتمی قلبی

تزریق عوامل باندشونده به آهن بطور مرتب میتواند عوارض ناشی از آنرا کاهش دهد مثل دفروکسامین.

بیماریهای منتقله از راه خون:

1. سیفلیس

2. هپاتیت A- B – C – G

3. HIV

4. سیتومگالی

5. مالاریا

انتقال اورژانس و ماسیو:

روش برخورد با خونریزی حاد از جهت تزریق خون:

1. گرفتن مسیر وریدی مناسب

2. گرفتن نمونه خون

3. تزریق محلولهای کریستالوئید با حداکثر سرعت ممکن

4. حجم مایعات در گردش خون در حدی نگهداری شود که هایپوپرفیوژن اصلاح گردد.

5. اقدامات جراحی برای کنترل خونریزی صورت گیرد

6. گرفتن ABG

7. غربالگری اولیه تستهای انعقادی بعمل آید، پس از اینکه حالت هموستاز بدست آمد.

رابطه بین خون از دست رفته و مایع جایگزین:

حجم خون از دست رفته

حجم مایع معادل آن در بالغین

مایع جایگزین شونده

کمتر از 20درصد

تا 1 لیتر

کریستالوئید(سالین ایزوتونیک)

بیشتر از 20 درصد

بیش از 1 لیتر

گلبول قرمز مایعات کریستالوئید و کلوئید

 

تخمین حجم خون:

در بالغین 70 میلی لیتر بر کیلوگرم و در نوزادان 80 میلی لیتر بر کیلوگرم

از تجویز نرمال سالین در بیماران مبتلا به بیماریهای کبدی باید اجتناب شود.

1. ملاحظات بالینی حین خونریزی حاد کنترل و ثبت گردد.

2. شمارش تعداد نبض

3. اندازه گیری فشارخون سیستولیک

4. مشخص کردن فشار نبض

5. برون ده ادراری

6. ABG

7. تعادل اسید-باز

انتقال خون اورژانس:

این روش به تجویز RBC قبل از تکمیل تستهای استاندارد روی گلبول قرمز زمانیکه تآخیر در تزریق خون حیات بیمار را به مخاطره می اندازد اطلاق می گردد.

انتقال خون ماسیو:

تجویز خون ماسیو:

به جایگزینی یک حجم خون و یا بیشتر طی 24 ساعت اطلاق میگردد. تجویز خون ماسیو اندیکاسیونی برای مصرف خون کامل محسوب میشود درصورتیکه خون کامل در دسترس نباشد.

عوارض ناشی از تزریق خون ماسیو:

1. هایپوکلسمی

2. هایپرکالمی

3. هایپوترمی

4. سندرم زجر تنفسی

آزمایشهای قبل از انتقال خون:

1. شناسایی درست گیرنده و نمونه خون جمع آوری شده از وی

2. بازبینی تمام سابقه قبلی گیرنده و مقایسه آن با نتایج فعلی

3. تعیین نوع RH و ABO و آزمایش از جهت آنتی بادی های غیر منتظره

4. انتخاب عنصر خونی مناسب که از نظر RH  و ABO سازگار است

5.  انجام آزمایشات به منظور بررسی وجود سازگاری بین سرم گیرنده و سلولهای دهنده (کراس مچ)

شرایط موثر بر تجویز اجزای خونی:

معمولا قبل از تزریق خون در مسیر وریدی از سالین نرمال 0.9درصد استفاده میشود.

گلبول قرمز متراکم را میتوان با نرمال سالین یا بندرت با پلاسمای سازگار از نظر ABO با آلبومین 5درصد رقیق نمود تاویسکوزیته آن کم شود و سرعت تزریق افزایش یابد.

دکستروز 5درصد سبب تجمع گلبولهای قرمنز و همولیز میشود و رینگر لاکتات بعلت محتوای کلسیم خود لخته ایجاد میکند.

RBC باید درست قبل از تزریق در یخچال بانک خون تحت کنترل نگهداری شود بنابرالین تا قبل از اینکمه مسیر داخل وریدی اماده گردد نباید خون درخواست کرد.

فیلترها:

اجزای خونی و مشتقات آنها را باید از طریق یک فیلتر تزریق کرد تا لخته های فیبرین و سایر خرده های کوچک آن جدا شود. بیشتر مجموعه انتقال خون و پلاک استاندارد حاوی فیلترهای نسل اول با سوراخهایی به قطر 170 میکرومتر هستند.

ذرات تجمع یافته کوچک شامل پلاکتها، گلبولهای سفید دژنره، قطعات سلولیریال هسته و فیبیرین میباشند. این ذرالت 5 روز بعد از نگهداری خون یا گلبول قرمز متراک بطور پیشرونده ایجاد میشود . قطر این ذرات میتواند تاد حد 100 میکرومتر باشد. فیلترهخای نسل دوم مربوط به ذرات تجمع یافته کوچک منافذی به قطرذ 20 میکرومتر و 40 کیکرومتر دارد . این فیلتارها به شکل فیلترهای غربالی و فیلترهای عمقی در دسترس هستند.

سومین نسل فیلترهای کاهنده لکوسیتها هم در دسترس هستند. که بطور انتخابی حدود 99.9 درصد از گلبولهای سفید را از محصولات گلبولهای قرمز و پلاکت جدا کرده. کمتر از 106×5 عدد گلبول سفید در اجزای خونی مزبور باقی میماند.

موارد استفاده از این فیلترها عبارتند از پیشگیری از حساسیت HLA واکنشهای انتقال خون غیر همولیتیک تب زا، انتقال ویروسی از ویروسهای متصل به سلول، تضعیف ایمنی همراه با انتقال خون، و بیماری پیوند علیه میزبان.

سرعت تزریق خون:

در بیشتر مجموعه وسایل تجویز خون و مایعات 15 قطره معادل 1 میلی لیتر است. با سرعت 60 قطره در دقیقه 240 میلی لیتر خون را در دقیقه میتوان تزریق نمود. بنابراین طول مدت انتقال خون را میتوان از روی سرعت تزریق تخمین زد. 1 واحد خون را برای فردی که اختلال قلبی ریوی ندارد در شرایط عادی میتوان در عرض 1 یا 2 ساعت تزریق کرد.